سنگ کاغذ قیچی

ساخت وبلاگ
رسیده بغض کشنده ی تو گلوله خورده به خنده ی توچی میشه حال منی که زندم به عشق قلب تپنده ی توچه بیصدا تو چه بیصدا من بگو گناه تو بوده یا منکه رد خونت رسیده تا من بیا و برگرد دوباره با مننفس بکش که من از این غریبه ها میترسماز این سکوت از این صدا از آدما میترسمدلم گرفت تو جای من غم منو بگو به شهرچکیده خون آسمون تو صورت غروب شهرپرنده شو منو ببر از این شب ستاره کشمنو ببر به خلوتت منو ببر به حال خوشنفس بکش که من از این غریبه ها میترسماز این سکوت از این صدا از آدما میترسم نوشته شده در پنجشنبه ۱۴۰۱/۰۹/۲۴ساعت 22:59 توسط محمدحسن عطوفی| سنگ کاغذ قیچی...
ما را در سایت سنگ کاغذ قیچی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : tarheaval بازدید : 191 تاريخ : دوشنبه 10 بهمن 1401 ساعت: 12:41